خلاصه درس دوم:

شكل گيري زندگي گروهي:

انسان ها همواره از تنهایی گریزان بوده اند و تلاش ایشان  برای برقراری رابطه با دیگران واقعیتی است که در طول تاریخ ، همیشه و همه جا وجود داشته است .

انسان ها به دو علت به زندگي گروهي روي مي آورند:

1-    نيازهاي خودرا بهتر رفع كنند. ( رفع نیازهای انسانی )

2- انسان خود موجودي اجتماعي است . ( بالطبع اجتماعی بودن انسان )

تعامل اجتماعی(کُنِش اجتماعی):

اگر رفتار فردی، پاسخ فرد دیگری را بر انگیزد، میان آنها رابطه ای متقابل بر قرار می شود که به آن تعامل اجتماعی می گویند.

با ایجاد تعامل اجتماعی افراد به دنبال مشابهت هایی بین خود و دیگری خواهند بود تا آنها را تقویت کنند . به وسیله این مشابهت ها کم کم فرد با دیگری یا دیگران به یک مجموعه ی واحد (( ما )) تبدیل می شود . این هویت اجتماعی جدیدی برای او خواهد بود که در مقابل (( من )) قرار می گیرد .

شاید به همین خاطر است که شما در سن نوجوانی ( که تعلق خاطرتان به دوستان زیادتر است )بیشتر از آنکه از کلمه من استفاده کنید ، ما بر زبان می آورید .

شکل گیری گروه ها :

 گروه سطحی ومحدود (شبه گروه):

مای تشکیل شده ممکن است بسیار سطحی و محدود باشد که در این حالت به سرعت از بین خواهد رفت و تعامل اجتماعی بین آنها تداوم نمی یابد مانند افرادی که در یک کوپۀ قطار هم سفرند. به این ( ما ) شبه گروه می گویند .

مانند : افرادی که برای دیدن یک بازی فوتبال به استادیوم رفته اند  یا افرادی که داخل یک هواپیما با هم همسفر هستند .

گروه:

 افرادی که خود را ما تلقی می کنند و به صورت نسبتاً پایدار و منظم با یکدیگر تعامل دارند ، یک گروه را تشکیل می دهند. آنها با يكديگر رابطه متقابل و پايدار دارند و به دنبال يك هدف واحد هستند .

مانند : دانش آموزان دبیرستان ...   ، اعضای تیم فوتبال ...  ، دانشجویان دانشکده ...

گروه ها را به دو دسته کلی می توان تقسیم نمود .

گروه اوليه :  كوچك هستند  ، عضويت در آنها ساده است و بر اساس روابط عاطفي شکل می گیرند .

گروه دومين:  گروههای بزرگی هستند ،  عضويت در آنها سخت است و روابط افراد در آنها سخت و قانوني می باشد .

 

 

جلسه سوم کلاس

                خلاصه درس سوم:

عضویت در  گروه ها از طرفی خوب است و از طرفیباعث محدودیت برای اعضای گروه می گردد . افراد با ورود به یک گروه ناچارند تا یک سری از رفتارها و عملکردهای آن گروه را انجام دهند و از یک سری از رفتارها ی خود چشم بپوشند ، چون مخالف رفتارهای گروه است .

مثلا شما به واسطه عضویت در گروه دانش آموزان دبیرستانی ، باید راس یک ساعت خاص وارد مدرسه شوید – برنامه درسی خاص هر روز را داشته باشید- از نظر نوع پوشش و ... قوانین این محیط را اجرا کنید ... تاخیر نداشته باشید و ... به مجموعه این باید ها و نبایدها الگوی عمل در گروه دبیرستان گفته می شود .

هنجار ( الگوي عمل ) :

به مجموعه ی رفتارهایی که فرد با عضویت در گروه باید آنها را انجام دهد ودرصورت رعایت نکردن آنها با مجازات روبرو می شود ، هنجار های گروه یا الگوی عمل می گویند .

انواع هنجار:

1-هنجار حكومتي(قانون) : بايدها و نبايدهايي است كه از طرف حكومت معين مي شود و ضامن اجراي آن حكومت است . مانند تمامی قوانین راهنمایی و رانندگی ...

2-هنجار اجتماعي(عرف) : بايدها و نبايدهايي است كه به مرور زمان به صورت نانوشته در میان افراد جامعه به وجود مي آيد و ضمانت اجراي آن باجامعه است؛ كه به آن فشار افكار عمومي يا فشار اجتماعي مي گويند. مانند : سلام کردن که مردم آن را نشانه ادب و احترام می دانند .

3-هنجارهاي ديني (شرع) : به كليه بايدها و نبايدهايي گفته مي شود كه يك دين براي پيروان خود وضع مي كند و ضمانت اجراي آن باورهای مردم درباره (معاد) می باشد . مثل رعایت حق الناس و دوری کردن از خوردن مال مردم ...

ارزش:

با تداوم زندگی در گروه به تدریج یک سری از امور برای همه یا بیشتر افراد گروه مهم تر تلقی می گردد . تا جایی تحقق آنها با عث رضایتمندی افراد و توهین یا جلوگیری از  اجرای آن امور موجب ناراحتی و واکنش افرد گروه می شود . به این امور که برای افرادگروه اهمیت دارد ، ارزش های گروه گفته می شود. مثلا در گروه دوستی ، صمیمیت و صداقت یک ارزش است . در گروه مسلمانان ، وحدت و عزت ارزش می باشد .

نكته : الف ) ارزش ها و هنجارهای گروه وابسته به شرايط زمان و مكان مي باشد.

           ب ) افراد با عضویت در گروهها برای تداوم زندگی خود ملزم به پذیرش الگوهای عمل(هنجار) وارزشهای مربوط به آن گروه می باشند.

 

 

    خلاصه درس چهارم:

رابطه گروهي ما با يكديگر در جامعه:

هر یک از ما در چندین گروه عضویت داریم که هر یک از این گروهها الگوهای عمل و ارزشهای خاص خود را دارند . . . یعنی اینکه یک عمل امکان دراد در دو گروه مختلف به عنوان هنجار مطرح گردد و یا همان عمل در یک گروه هنجار و در گروه دیگر ناهنجار تلقی شود .

مثلا تعدد فرزندان در یک خانواده مثبت می باشد ( هنجار ) . ولی همین امر در یک کشور به عنوان ناهنجار شناخته می شود و یا بالعکس . . .

اینجاست که بحث رابطه گروههای با یکدیگر مطرح می گردد .

1-رابطه ی هماهنگ بین گروه ها : در صورتي است كه افراد و سازمان هاي اجتماعي جهت رسيدن به يك هدف واحد تلاش كنند.

2-رابطه ی متضاد بین گروه : که دو نتیجه مثبت و منفي خواهد داشت .

ü      مثبت : به نوعي از رابطه بين گروه ها گفته مي شود كه باعث پيشرفت جامعه خواهد شد. (رقابت مثبت) مانند:رقابت صنعتي،درسي و ورزشي.

ü      منفي: به نوعي از رابطه بين گروه ها گفه ميشود كه به ضرر جامعه خواهد بود.(رقابت منفي) مانند:رقابت مذهبي،قومي و قبيله اي و برخورد ميان هواداران دو تيم.

تعدد احزاب در یک کشور اگر باعث بلوغ سیاسی افراد جامعه گردد امری مثبت است ، ولی اگر باعث شود که وحدت ملی به خطر بیافتد ، این امری منفی خواهد بود . ضمنا باید توجه داشت که وجود بعضی از تعارضات در گروه ها ، باعث از بین رفتن گروه بزرگتر خواهد گردید .

ملت:

کلی ترین ( ما ) که یک واحد تقریبا مستقل می باشد را – ملت – نامیده اند .

به عبارت دیگر ملت مجموعه اي از گروه ها است كه در يك محدوده جغرافيايي خاص و تحت نظر يك حكومت واحد زندگي مي كنند و با يكديگر رابطه متقابل و پايدار دارند و جهت رسيدن به يك هدف مشترك (سعادت) فعاليت مي كنند.

نكته1:ملت مرز هماهنگي و تضاد بين گروه ها را مشخص مي كند.

نكته2:گروه ها در داخل ملت با يكديگر در تضاد و هماهنگي هستند. يكديگر را تكميل يا حذف مي كنند و به اين صورت جامعه به آهستگي متحول مي شود.

نکته 3 : برخی از گروهها در تعارض با گروه ملت ، با ارزشهای ملت مقابله می کنند . مانند گروههای جدایی طلب و فرقه های ذاله دینی . عمل برخی از گروهها نیز در تعارض با الگوهای عمل ملت است مانند باندهای فساد و دزدی ...

نکته 4 : گروه ملت با گروههایی که برخلاف ارزش ها یا الگوهای عمل ملت حرکت می کنند ، مقابله می نماید و در مقابل ایشان از حربه ی ( مجازات ) استفاده می کند .

خلاصه درس پنجم:

           تاثيرات گروه بر انسان:

1-خودشناسي ( خود آگاهی ) :

 اگر انسان موجودی اجتماعی نبود و به تنهایی زندگی می کرد ، هیچ شناخت و باوری از خود و صفات خود نداشت . انسان با زندگي در گروه به نقاط ضعف و قوت جسمي و ذهني خود پي مي برد و از اين طريق به خود شناسي مي رسد.

در دین اسلام نیز به این نکته تاکید شده است

حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند : المومن مراه المومن
                     انسان مومن همانند آينه ای برای دوست مومن اش می باشد .
با توجه به موضوع درس بسیار بجاست که با دقت در اين فرمايش نبي اكرم ( ص ) چند نكته را يادآور شويم :
1) آينه تنها عيبها را نشان نمي دهد بلكه خوبيها را نيز نشان مي دهد( اين را از ياد نبريد ).
2) آينه بديها را آنچنان كه هست نشان مي دهد ( نه بیشتر و نه کمتر ) .
3) آينه با آرامي و مهرباني عيبها را آشكار مي سازد ( در رفتارتان با دوستان آينه صفت باشید ).
4) آينه زماني كه پاكيزه نباشد نمي تواند عيبها را آشكار سازد ( پس ابتدا باید به اصلاح رفتار خودمان بپردازیم ).
5) آينه زمانيكه عيبها را نشان مي دهد به مقام و منزلت و جایگاه اجتماعی افراد نظري ندارد . ( در نصيحت و امر ونهی اینگونه باشیم ).
6) آينه در آشكار كردن عيب و یا حسن چشمداشتي به ستايش و تمجيد دیگران ندارد .
7) آينه شايسته تقدير و احترام است : هرگز كسي آن را نمي شكند مگر نادان و جاهل باشد ( پس باید به دوستانمان که عیب های ما را صادقانه به ما   می گویند احترام گذاریم ).
8) آينه هيچ گاه كار خودش را فراموش نمي كند حتي اگر شكسته شود ( این نشانه دوستی واقعی است ) .
9) آينه عيبهاي كساني را كه روبرويش ايستاده باشند در درون خود پنهان نمي كند بلكه بدون كم و كاستي آن را برای خود فرد ( نه دیگران ) نمايان مي سازد ( نباید در مورد دوستان غیبت کرد و یا به ایشان تهمت زد ).
10) آينه چون باطنی درخشان و تابنده دارد ، عیبها را همانگونه که هست نشان می دهد ولی زیبایی ها را با جلوه ای بیشتر منعکس می کند .
. . . شما نیز در مورد این حدیث پیامبر اسلام و صفات مشترک آیینه با انسان مومن بیاندیشید و بنویسید ...

... با توجه به مطالب بالا می توان دریافت که فرد با عضویت در گروه به شناخت کاملی از خود دست می یابد و در نتیجه این رابطه بر ارزش و احترام او و انتظارات او از گروه تاثیر می گذارد .

2-جهت گيري :

عضویت در یک گروه برای فرد جهت گیری های جدیدی ایجاد می کند .تا آنجا که فرد با عضویت در یک گروه جدید و با توجه به اهداف و آرمان های آن گروه از گروه قبلی شاید خارج شود و در بعضی موارد به مخالفت با الگوهای عمل آن گروه ( که روزی الگوی عمل خودش بوده است ) بپردازد .

به طور مثال با عضویت در یک گروه سیاسی ، فرد باورها و اهداف گروههای قبلی را رد کرده و به مقابله با انها می پردازد.

جوان و گروه

در جوانی و نوجوانی با توجه به روحیه استقلال طلب و برتری جوی نوجوان و همچنین گرایش خاص او به یافتن افراد هم فکر و همراه ، گروه نقش بسیار مهمی پیدا می کند .

به عبارتی گروه واسطه ای میان زندگی فرد در خانواده و زندگی او در جامعه می باشد . او با زندگی در گروه خود را برای زندگی در جامعه بزرگ تر آماده می سازد . او با زندگی در گروه به شخصیتی متکی بهخود دست می یابد و بر اساس فکرو اندیشه و نیازهای خود گروه ها را انتخاب کرده و یا به مقابله با آنها می پردازد.